ठोकर खाते हुए به طور سکندری، در حالی که تلو تلو خوردن، سرگردان ادامه... بِه طُورِ سِکَندَری، دَر حالی کِه تِلو تِلو خُوردَن، سَرگَردان دیکشنری هندی به فارسی